مشاوره مدیریت

ساخت وبلاگ
اشتباهات مالی

اشتباهات مالی احمقانه‌ای که افراد در سنین جوانی مرتکب می‌شوند

اشتباهات مالی در جوانی مثل کندن چاهی است که شما را در میانسالی در قعر خود گرفتار خود خواهد کرد. واقعیت این است که اگر شما هم مانند بسیاری از ایرانی‌های ۳۰ ساله زندگی کرده باشید، احتمال دهه ۲۰ سالگی خود را صرف به پایان رساندن دانشگاه، یافتن اولین شغل واقعی‌تان، انجام بعضی ریسک‌ها، برقراری رابطه عاشقانه و اگر خوش‌شانس بوده باشید کمی هم تفریح کرده‌اید. با پرداختن بیش‌ازحد به کار و زندگی، بر زمان حال متمرکز می‌شوید و این باعث می‌شود اهداف مالی بزرگ‌تر را کنار بگذارید. همین مسئله باعث می‌شود که درآینده مجبور به تقلا و تلاش بیشتری برای ساختن یک زندگی خوب از نظر مالی باشید. ایران مدیر به شما پیشنهاد می‌کند تا با خواندن این مقاله از ۱۰ اشتباه مالی مهلک اجتناب کنید و به‌این‌ترتیب در سن ۴۰ سالگی و بعدازآن آزادی مالی خود را تضمین کنید.

۱٫ داشتن بدهی‌های بیش‌ازحد کارت اعتباری

وقتی شما تنها به کمی کمک اضافی نیاز دارید تا بتوانید پرداخت خود را عقب بیاندازید، کارت‌های اعتباری می‌توانند راه‌حل خوبی به نظر برسند. کارت‌های اعتباری می‌تواند ابزار مفیدی برای کمک به شما در ایجاد اعتبار و کسب امتیاز یا پاداش باشند یا به شما امکان خریدهای آنلاین را بدهند؛ اما شرکت‌های کارت اعتباری از اشتباهات مالی گنگ شما، یعنی خرید ضرر و چیزهایی که واقعاً به آن‌ها نیاز ندارید، کسب درآمد می‌کنند. کارت‌های اعتباری به خاطر هزینه‌ها، نرخ‌های بهره و قوانین پنهان قراردادهایشان بدنام هستند و وقتی دچار مشکلات شدید، رها شدن از آن برایتان بسیار مشکل خواهد بود. سعی کنید در جوانی خود هیچ‌گاه به این اشتباهات مالی تن ندهید.

۲٫ نداشتن تنوع درآمدی

اکثر ما با اشتغال مانند یک رابطه رفتار می‌کنیم. ما به یک شغل واحد یا یک کارفرمای واحد در یک‌زمان متعهدیم. ما همه زمان و تلاش خود را صرف شغل ثابت خود می‌کنیم؛ اما زمانی که بحث پول‌سازی به میان می‌آید، داشتن تنوع درآمدی در کنار شغل ثابت چیز خوبی است! درصورتی‌که اتفاقی بیفتد و از کار اولیه خود خارج شوید، این تنوع درآمدی از شما پشتیبانی خواهد کرد. می‌توانید به آن به‌عنوان شانسی برای گسترش منافع خود یا کشف حوزه‌های مختلف فکر کنید. راه‌های بسیاری برای ایجاد یک شغل دوم یا فرصت پول‌سازی جانبی وجود دارد. داشتن بیش از یک منبع درآمد به معنای پول بیشتر برای سرمایه‌گذاری و پس‌انداز برای پروژه‌های آینده است.

۳٫ نداشتن یک طرح مالی زمانی برای آغاز زندگی مشترک

یکی از بزرگ‌ترین اشتباهاتی که می‌توانید مرتکب شوید نداشتن یک بحث صادقانه و باز در مورد مسائل مالی، بودجه، بدهی‌ها و عادت‌های خرج، قبل از غرق شدن در مسائل زندگی و یکی کردن زندگی‌ها با شریک آینده‌تان است. ممکن است از داشتن این گفتگو احساس ناخوشایندی داشته باشید، اما مهم است که بدانید چه زمانی و در چه موقعیت مالی‌ قرار دارید و چه عادات مالی متفاوتی دارید.

۴٫ کنار گذاشتن برنامه‌ریزی برای زمان بازنشستگی

ممکن است تمرکز بر دوران بازنشستگی وقتی‌که زمان بسیاری تا آن باقی‌مانده است سخت باشد، اما دهه سوم و چهارم زندگی شما بهترین زمان جهت لانه‌سازی برای تخم‌مرغ در حال رشدتان است. هرچه زودتر شروع به پس‌انداز پول کنید، زمان بیشتری برای استفاده از مزایای فوق‌العاده آن خواهید داشت: این قوی‌ترین راه برای کار کردن پولتان برای شماست. این را در نظر بگیرید: اگر بین سنین ۲۵ تا ۳۵ سالگی خود سالانه ۲ میلیون تومان سرمایه‌گذاری کنید، با ۲۰ درصد بهره در سال، این سرمایه‌گذاری ۲۰ میلیون تومانی تا سن ۶۵ سالگی‌تان حدود ۵ میلیارد تومان خواهد بود. بد نیست! درست است؟

۵٫ اشتباهات مالی در هزینه مسکن

ممکن است تصور کنید زندگی در یک آپارتمان لوکس چقدر عالی خواهد بود؛ یا این‌که زندگی در یک محله مد روز و مدرن چه احساس شگفت‌انگیزی خواهد داشت؛ اما این‌یکی از اشتباهات مالی مهلک است. گرفتار این دام نشوید. این کار می‌تواند بسیاری از پولی که می‌توانید درجاهای دیگر سرمایه‌گذاری کنید و به‌طور مداوم به مخارج خود بپردازید را از بین ببرد.

۶٫ عدم برنامه‌ریزی برای شرایط بد

در حال حاضر ممکن است احساس شکست‌ناپذیری داشته باشید؛ اما در بعضی موارد ممکن است بیمار شوید یا صدمه ببینید. اکثر مردم پس‌انداز کافی برای پوشش مخارج این ماه‌ها یا سال‌هایی که قادر به کار و کسب درآمد نیستند، ندارند و این‌یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات مالی آنان در سنین جوانی است.

۷٫ نداشتن بیمه عمر درحالی‌که ارزان است

درنهایت همه ما مرگ را تجربه خواهیم کرد؛ اما یک قاعده مهم را در نظر داشته باشید: هرچه در زمان خریداری یک بیمه‌نامه عمر، جوان‌تر باشید، پول کمتری می‌پردازید. هرچه سالم‌تر باشید، دریافت پوشش، ارزان‌تر و آسان‌تر خواهد بود. پس در زودترین زمانی که می‌توانید، وارد این مسیر شوید. کمی احتیاط بعدها به شما آرامش خاطر می‌دهد. شما خواهید دانست که افرادی که دوستشان دارید حتی در بدترین شرایط در امنیت خواهند بود.

۸٫ پس‌انداز بیش‌ازحد پول برای هزینه‌های آینده

اشتباهات مالی ناشی از پس انداز بیش از حد پول درحالی‌که سعی می‌کنید پول زیادی در حساب‌های بازنشستگی خود پس‌انداز کنید، فراموش نکنید که برای سایر هزینه‌های بزرگ آینده پول کنار بگذارید. بعضی روزها ممکن است بخواهید یک خانه داشته باشید، یک ماشین جدید بخرید، یک سفر دور دنیا داشته باشید یا کودکان خود را به دانشگاه بفرستید. این اهداف کلی برچسب‌های قیمتی بالایی دارند که برای تأمین آن نیاز به پول دارید و اگر همه سرمایه خود را صرف پس‌انداز در حساب‌های بازنشستگی کنید نمی‌توانید به شکلی دلخواه زندگی کنید.

۹٫ اشتباهات مالی ناشی از ولخرجی برای بچه‌ها

در بعضی از نقاط زندگی‌تان ممکن است دل‌بستگی‌هایی داشته باشید که باعث شادی شما می‌شوند: افرادی که برای اطمینان از امنیت و شادی آن‌ها تقریباً هر کاری انجام می‌دهید. برای بسیاری از مردم این مسئله مساوی است با دادن تقریباً بهترین نوع از هر چیز، از بهترین مبلمان خواب تا بهترین برندهای لباس، به آن‌ها. قبل از اینکه پول خود را به خاطر اسباب‌بازی‌ها، وسایل و لوازم جانبی کودک بر باد دهید، هزینه‌های خود را بررسی کنید. آیا کودک تندرست شما واقعاً به یک کالسکه فانتزی نیازدارد؟ پس‌انداز پول در صندوق سرمایه‌گذاری یا حساب پس‌انداز بهتر است یا پرداخت بدهی‌ها؟ اجازه ندهید احساساتتان خرید برای کودکتان یا خودتان را کنترل کند.

۱۰٫ داشتن انتظار یک زندگی فراتر از دسترس

مهم نیست سنتان چقدر باشد، طمع برای همه‌چیزهای جدید خوبی که به نظر می‌رسد دیگران دارند آسان است. هیچ‌گاه سعی نکنید از استانداردهای شخص دیگری که برای شما امکان‌پذیر نیست پیروی کنید. انتظار زندگی در همان سطحی که والدینتان در آن زندگی می‌کنند یک دام دیگر است. به یاد داشته باشید که والدین شما (خوشبختانه) ده‌ها سال برای جمع‌آوری ثروت خود زمان صرف کرده‌اند. شما هم اگر انتظارات خود را بررسی کنید و بیش‌ازحد ولخرجی نکنید، می‌توانید مثل آن‌ها ثروتمند شوید.

سخن آخر

اشتباهات مالی که در سنین جوانی رخ می‌دهند منشا بسیاری از مشکلات و مسائل در سنین میان‌سالی و کهن‌سالی هستند. با پرهیز از این ده اشتباه مهلک می‌توانید آینده مالی خود را تضمین کنید. شما کدام‌یک از این اشتباهات را در جوانی خود مرتکب شده‌اید؟ این اشتباهات چه تبعاتی در زندگی شما داشته‌اند؟ لطفاً تجربیات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.
مشاوره مدیریت...
ما را در سایت مشاوره مدیریت دنبال می کنید

برچسب : مطالب آموزشی در زمینه مدیریت و بازاریابی و استراتژی,بازاریابی,استراتژی,رهبری,توسعه فردی, نویسنده : سارا iranmodir بازدید : 217 تاريخ : چهارشنبه 29 خرداد 1398 ساعت: 17:06

مهارت خودآگاهی

مهارت خودآگاهی و ۷ روش تقویت آن برای یک کارآفرین موفق

مهارت خودآگاهی یکی از انواع روش‌های توسعه فردی جهت موفقیت در کسب‌وکار است. گام‌های اول به سمت موفقیتِ واقعی، همواره ذاتی است و از درون فرد می‌جوشد. کارآفرینان موفق می‌دانند چگونه هویت خود را تشکیل دهند و قدرت درونی، غرایز و بینش خود را کنترل کنند. شناخت خود به‌طور کامل و واضح، آن‌ها را به معامله‌های درست کاری سوق می‌دهد. درصورتی‌که کارآفرینان از خودآگاهی دقیق برخوردار نباشند با هجمه‌ای از عواطف و احساسات مواجه شده و متعاقباً با شکست روبرو خواهند شد. با داشتن خودآگاهی، پیش‌بینی روابط محکم و موردنیاز برای موفقیت آسان‌تر خواهد بود. ایران مدیر در ادامه این مقاله به ۷ روش‌ افزایش خودآگاهی در کارآفرینان می‌پردازد.

۱٫ نقش هدایت ذاتی در مهارت خودآگاهی

کارآفرینان موفق از درون توسط نیرویی تشویق می‌شوند. این نیرو آن‌ها را به فعالیت بیشتر برای ماهرشدن در مهارت‌های خود تشویق می‌کند و به آن‌ها انگیزه می‌بخشد. این نیروی درونی تنها به افراد بسیار موفق تعلق ندارد. همه افراد از این نیرو برخوردار بوده و ازآنجاکه هیچ فردی در این جهان ناتوان‌تر از دیگری نیست هر یک از افراد می‌تواند حرفی برای گفتن داشته باشد. این نیروی درونی، عاملی است که کارآفرینان موفق را در رسیدن به اهداف خود تشویق می‌کند زیرا آن‌ها ترغیب شده‌اند تا هویت خود را از طریق کار خود بیان کنند. هر فردی رویایی برای تجربه دارد. رجوع به ذات خود اولین گام از تحقق این رویاهاست. نیروی درونی به افراد این توان را می‌دهد که خود را به‌خوبی بشناسند تا در شناخت خود و شیوه‌ تصمیم‌گیری خویش به موفقیت برسند.

۲٫ شناخت ترفندها و نقش آن در مهارت خودآگاهی

در هر شرایط جدید کاری، کارآفرین ملزم است که ترفندها را بشناسد. رهبران حرفه‌ای از شروع ترسی ندارند زیرا هر چه از نتیجه‌ کار آگاهی بیشتری داشته باشند، تعاملات آن‌ها در بلندمدت موفق‌تر خواهند بود. یک فرد عادی در ابتدا با هیجان زیاد به کارآفرینی اقدام می‌کند اما بعد انگیزه‌ خود را با احساساتی چون خستگی، بی‌تابی، ترس یا پریشانی از دست می‌دهند. کارآفرینان موفق بر این احساسات غلبه کرده، رهبری دیگران را دنبال کرده، قوانین را یاد گرفته و چگونگی هماهنگی بین افراد جهت نیل به اهداف سازمان را زیر نظر می‌گیرند و به معنای واقعی کلمه تبدیل به یک رهبر در سازمان می‌شوند. طی این فرآیند آن‌ها اعتمادبه‌نفس لازم برای به دست گرفتن سرنوشت خود را بهبود می‌بخشند. آن‌ها متواضع بوده و آگاه‌اند که با ممارست و تمرین، به شفافیت و بهره‌وری لازم دست خواهند یافت. برای موفقیت همین مسیر را پیش بگیرید و متواضع باشید تا ترفندها را یاد بگیرید. این‌گونه است که از یک پیرو به یک رهبر حرفه‌ای تبدیل می‌شوید.

۳٫ کنترل عواطف و مهارت خودآگاهی

رهبران برتر بر عواطف درونی خود غلبه می‌کنند. آن‌ها در شناخت زمان مناسب برای به کار بردن احساسات خود و دست‌یابی به موفقیت و قدرت، ذکاوت داشته و زمان مناسب برای کنترل عواطف خود را می‌شناسند. کارآفرینان موفق اجازه نمی‌دهند که ترس یا عصبانیت بر توانایی تصمیم‌گیری آن‌ها تأثیر بگذارد. همان‌طور که این عواطف مانع تفکر منطقی افراد می‌شود، ترس و عصبانیت مانع رسیدن به موفقیت می‌شوند. تفکر منطقی رابط فرد با عرصه‌ نبرد بوده و فضای تصمیم‌گیری درست را مهیا می‌کند. به‌بیان‌دیگر، کنترلِ نفس، چاشنی موردنیاز برای هدایت به سمت موفقیت است.

۴٫ ریسک کردن و نقش آن در افزایش مهارت خودآگاهی

کارآفرینان موفق می‌دانند که خودآگاهی در موقعیت‌هایی که تصمیم‌گیری سخت است، حسی از قاطعیت به همراه می‌آورد. خودآگاهی به آن‌ها این توانایی را می‌دهد که در شرایط سخت به ارزیابی‌های مؤثر، سریع‌تر و بیشتری اقدام کنند. رهبران موفق از نظارت و یادگیری برای حرفه‌ای شدن در شناخت الگوها و ماهیت کاری خود استفاده می‌کنند. این اقدام به آن‌ها اجازه می‌دهد که ریسک‌پذیری بیشتری داشته باشند و درعین‌حال از ضررهای کمتری رنج ببرند.

۵٫ مهارت خودآگاهی و صبر

کارآفرینان موفق از بلوغ و تجربه‌ لازمه برای صبوری برخوردارند. برخی اوقات معاملات خاص نیازمند ترکیبی از استراتژی، خروج از بازی، شکست و یا بازگشت به برنامه‌ریزی برای شروع مجدد می‌باشد. صبوری به رهبران کمک می‌کند که به فراتر ازآنچه که در مقابل آن‌ها قرارگرفته است بپردازند و هم‌زمان با انتظار کشیدن شاهد قرار گرفتن مهره‌ها در جای خود باشند؛ بدون این‌که هرگونه واکنش ناگهانی به شیوه‌ منفی از خود نشان دهند و یا فرصت‌های خود را بسوزانند. گاهی رهبری موفق، به معنای دست کشیدن از کار و مشاهده‌ انجام خودبه‌خود آن می‌باشد.

۶٫ رشد و شکوفایی عقلانیت در مهارت خودآگاهی

چیره شدن بر دنیای درون خود که مجموعه‌ای از واکنش‌های احساسی است، عاملی است که رهبران زبردست را به تصمیم‌گیری صحیح، درس گرفتن از اشتباهات خود و استمرار در عملکرد سوق می‌دهد. خردمندی از تمایل به شکست در برخی از نبردها برای پیروزی در جنگ نشأت می‌گیرد. هیچ راهی برای موفقیت وجود ندارد مگر اینکه در ابتدا توانایی مدیریت دنیای درونی خود و ترس‌ها و آرامش‌های خود را داشته باشید. عقلانیت، پایداری و استمرار می‌آورد و رهبران مؤثر آن را به‌عنوان کلید موفقیت می‌شناسند. وقتی دیگران ناامید می‌شوند، این رهبران به کار خود ادامه می‌دهند. پایداری در جهانی با نتایج قابل‌مشاهده موفقیت درونی و بیرونی را رقم می‌زند. داشتن این عقلانیت، باعث می‌شود تا رهبران به‌طور مداوم پله‌های ترقی را طی کرده و به رشد کسب و کار کمک کنند.

۷٫ مهارت خودآگاهی و کنجکاو بودن

رهبران معمولاً تنها به یک سطح مشخص از موفقیت راضی نمی‌شوند. هنگامی‌که به یک سطح امن رسیده و بر آن مسلط می‌شوند، یک ندای درونی آن‌ها را به بررسی سطح بعدی فرامی‌خواند. این کشش حاصل یک نیروی احساسی است که از کنجکاوی و میل شخصی نشأت می‌گیرد. کنجکاوی رشد شخصی را تحریک می‌کند. وقتی میل به موفقیت کنجکاوی ریشه بگیرد، موفقیت هیچ محدودیتی ندارد. کمبود کنجکاوی باعث می‌شود تا کارآفرینان به شرایط فعلی راضی ‌شنود؛ درحالی‌که رهبران بزرگ هرگز قناعت ندارند. همه مردم می‌توانند مسلط بر سرنوشت خود باشند. نیرویی که هر کارآفرین مشتاقی خواهان رسیدن به آن است، دنیای واکنش‌پذیر درونی او می‌باشد. این مسئله به معنای شناخت خود می‌باشد. از لحاظ کاری کنجکاو باشید. کنجکاوی، الهام‌بخش خلاقیت است و خلاقیت جایی است که همه ایده‌های جدید از آن پیروی می‌کنند. این‌گونه است که رهبران به افراد تک‌رو تبدیل می‌شوند. آن‌ها به یکسان بودن توجه نمی‌کنند. آن‌ها می‌دانند که موفقیت آن‌ها به خاص بودنشان بستگی دارد. آن‌ها نگران وابستگی نیستند. موفقیت، گسترش و خلاقیت، هدف آن‌هاست. شما چه اندازه خود را یک کارآفرین خودآگاه می‌دانید؟ کدام‌یک از ویژگی‌های ذکرشده در مهارت خودآگاهی شما مؤثر بوده‌اند؟ لطفاً تجربیات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.
مشاوره مدیریت...
ما را در سایت مشاوره مدیریت دنبال می کنید

برچسب : مطالب آموزشی در زمینه مدیریت و بازاریابی و استراتژی,بازاریابی,استراتژی,رهبری,توسعه فردی, نویسنده : سارا iranmodir بازدید : 175 تاريخ : سه شنبه 28 خرداد 1398 ساعت: 20:13

شروع یک کسب و کار

شروع یک کسب و کار و چگونگی پی‌ریزی شرکت ایده‌آل خودتان

شروع یک کسب و کار ترکیبی محتاطانه از تصورات و انعطاف‌پذیری است و چگونگی به‌کارگیری این ترکیب تأثیر ماندگاری بر کسب‌ و کار شما خواهد داشت. راه رسیدن به موفقیت برای بسیاری از شرکت‌ها متفاوت است. فرصت‌ها، مشکلات و تغییراتی وجود دارد که برای تبدیل ایده‌های خود به یک کسب‌وکار موفق باید انجام شوند. بااین‌وجود، آنچه بسیاری از کتاب‌های کسب و کار به شما نمی‌گویند این است که مراحل اولیه شروع یک کسب و کار ، ترکیبی محتاطانه از تصورات و انعطاف‌پذیری است. چگونگی پیاده‌سازی این ترکیب تأثیر ماندگاری بر کسب‌وکار شما خواهد داشت. این به دلیل آن است که بسیاری از موفقیت‌های بلندمدت شما در مراحل اولیه شرکتتان نهفته است. فرهنگ، تمایز و تعهد مشتری همه از روزهای ابتدایی کسب‌وکار شما ریشه می‌گیرد و با تغییر نیازها طی زمان راه ‌اندازی استارتاپ تا تبدیل ‌شدن آن به یک سازمان بزرگ‌تر، اطمینان حاصل کردن از وقت گذاشتن و دادن اجازه‌ی انعطاف‌پذیری به خود برای تسریع تولیدات خود، رویکردهای اولیه و مهم کسب‌وکارتان را ایجاد می‌کند. هرچند که کارآفرینان موفق باید به چیزهای زیادی در مراحل اولیه‌ شروع یک کسب و کار بپردازند، ایران مدیر در این مقاله به بخش‌های حیاتی مراحل اولیه شروع یک کسب و کار می‌پردازد.

برای شروع یک کسب و کار اولویت‌های خود را بنویسید

این ممکن است پیش‌پاافتاده به نظر برسد، اما اگر قصد دارید که با اولویت به موفقیت‌های خود برسید، باید مجموعه‌ای از اهداف موردنظر خود را مشخص کنید. چیزهایی که دائماً با شما درگیر هستند و رقابت می‌کنند، هیچ‌وقت به شما اجازه نمی‌دهند که اهداف را در ذهن خود نگه‌دارید. آن‌ها را روی یک برگه بنویسید. اطمینان حاصل کنید که اهداف شما مشخص هستند. عمومیت به کار نمی‌آید. برای هر هدف، باید یک سری اقداماتی داشته باشید که به اعتقاد شما، اگر تکمیل شود، حصول اطمینان از رسیدن به هدف را تضمین می‌کند. در کنار هر اقدام، یک تاریخ تکمیل برنامه‌ریزی شده و نام شخص مسئول را قرار دهید. اقدامات را بر روی تقویم خود به‌صورت (to-dos) قرار دهید و آن‌ها را بعد از تکمیل کردن صفحات گسترده، بررسی کنید. در مورد این‌که فهرست خود را بررسی کنید و تجدیدنظر کنید که بیشتر یاد بگیرید، نگران نباشید. شروع یک کسب و کار و اهداف

چه چیزی شما را منحصربه‌فرد می‌کند؟

برای شروع یک کسب و کار و به‌عنوان یک شرکت جدید علاوه بر یک چیز خوب باید چیز متفاوتی ارائه کنید. درحالی‌که ضروری است محصولی باکیفیت را به بازار بفرستید، در ابتدای ساختن شرکت خود باید از خودتان سؤال کنید که چه چیزی باعث می‌شود که من برجسته شوم؟ واقعیت این است که به‌عنوان یک تجارت نوپا، مشتریان ریسک می‌کنند که از شما خرید کنند. برای اینکه به‌اندازه کافی انگیزه‌ای برای انتخاب یک رقیب قوی‌تر داشته باشید، باید چیزی متفاوت ارائه دهید و این تفاوت باید به‌گونه‌ای باشد که ارزش را به مشتری به میزان قابل‌توجهی نشان دهد. اهمیت در این است که از ابتدا بر ارزش منحصربه‌فرد محصول خود تمرکز کنید و قابلیت‌هایی را ایجاد کنید که این تمایز را افزایش داده و گسترش دهد. بنابراین تنها به خوب بودن توجه نکنید و بر متفاوت بودن نیز تمرکز کنید به‌گونه‌ای که مشتریان برای آن اهمیت قائل شوند.

زیرک بودن از راست گفتن مهم‌تر است

هنگامی‌که در مورد شرکت‌های موفق جهان می‌شنوید، اغلب در مورد چگونگی پایبند بودن بنیان‌گذاران نسبت به تصورات خود و عدم تردید آن‌ها می‌شنوید. آن‌ها به «توپ بلورین» نگاه کرده، آینده شرکت را دیده و روزبه‌روز برای رسیدن به دیدگاه خود تلاش کردند. متأسفانه، این داستان بسیاری از کسب‌وکارهایی است که دیگر وجود ندارد. اگر به بازار و مشتریان گوش ندهید و به توسعه ادامه دهید، احتمالاً موفق نمی‌شوید. اطمینان حاصل کردن از گوش دادن به بازار برای رسیدن به راه‌حل برای موفقیتتان حیاتی بوده و اگر دست به پاسخگویی و تنظیم نزنید، پیشنهادتان خلأ واقعی را در بازار پر نمی‌کند. در کسب‌وکار – به‌ویژه در مراحل اولیه شروع یک کسب و کار- داشتن یک دیدگاه ضروری است. بااین‌حال، انعطاف‌پذیری و استقبال از ایده‌ های کسب و کار جدید راز طول عمر شرکت است.

روی تلاش‌های خود تمرکز کنید

تعداد چیزهایی که روی آن کار می‌کنید را محدود کنید. یک چیز را تمام کنید قبل از این‌که چیز دیگری را شروع کنید. حتی پس از این‌که اولویت‌هایتان را نوشته‌اید، نمی‌توانید به‌طور هم‌زمان روی ۱۷ چیز، کار کنید. اولویت‌های درجه یک را انتخاب کنید و فقط روی آن‌ها تمرکز کنید. بهتر است سه چیز را در خط پایان به‌صورت فشرده بردارید تا این‌که ۳۷ مورد را حرکت دهید تا بخش کوچکی از کار به اتمام برسد.

اولویت‌بندی وظایفی که کسب‌وکار اصلی خود را ایجاد می‌کنند

اول، شما به‌طور واضح نیاز دارید درآمد کسب کنید تا کسب‌وکار پایدار داشته باشید. ما اغلب به صاحبان کسب‌وکار جدید می‌گوییم: «اول، چیزی بفروشید». ثابت کنید که مفهوم، محصول و مدل کسب‌وکار شما کار می‌کند. «شما قصد ندارید برای اولین بار آن را درست کنید»؛ بنابراین، بهترین تلاش خود را ارائه داده و بازخورد را دریافت کنید. تغییرات و پیشرفت را ایجاد کنید.هر بار بهبود دهید. گواهینامه‌ها و رضایت‌نامه‌ها را دریافت کنید، مطالعات موردی را توسعه دهید و برای تجدیدنظر به‌منظور کسب مشتری بیشتر درخواست دهید. بر روی بهبود پیشنهاد‌های محصول و خدمات مشتریان خود تمرکز کنید. این اقدامات به شما بهترین شانس را برای ایجاد یک جریان نقد قابل‌اعتماد می‌دهد.

به مشتریان خود بی اندیشید

همه ما ادعا می‌کنیم که مردم کسب‌وکار شما را می‌سازند. بااین‌حال، در مراحل اولیه شروع یک کسب و کار، نیز می‌توانند آن را بسیار سریع ورشکست کنند. هنگام پیشرفت سریع قطعاً داشتن دیدگاهی از پایان تونل و هدف خود امری طبیعی است؛ اما فرهنگ دارای میراث پایدار است و تصمیمات اشتباه در استخدام رئیسان اولیه می‌تواند سالیان سال تأثیرات خورنده‌ای داشته باشد. تصمیم‌گیری در استخدام رؤسای اولیه تضمین‌کننده‌ی استخدام افرادی است که فرهنگ موردنظر را رفته‌رفته منعکس می‌کنند. این اقدامات در روزهای اول شرکت شما ضروری است، زیرا موج بعدی از کارکنان، فرمان خود را از کارکنان اولیه شما می‌گیرند.

اجرای روندهای ارتباطی با مشتری

در قلب هر شرکت رابطه شما با مشتریانتان قرار می‌گیرد. متمایزکننده‌ها و کیفیت محصولات شما زیربنا هستند، اما اگر مشتری اعتماد به کسب‌وکار شما را از دست بدهد، سریعاً از بین می‌روند. این بیانیه در دوره‌ی ثبت مدل کاری و کاهش هزینه‌های متغیر بیشتر واقعیت دارد. آنچه در مورد مشتریان شما در حال رخ دادن است، کسب‌وکار همه است. شرکت‌هایی که فکر می‌کنند موفقیت یا عدم آن در جذب مشتری به بخش X تعلق می‌گیرد (معمولاً به موفقیت در جذب مشتری یا دیگر بخش‌های ارائه‌ی خدمات گفته می‌شود) مانع موفقیت خود خواهند شد. با سعی و تلاش برای کسب رضایت مشتری و اعتماد و وفاداری مشتریان به برند، می‌توانید تجربه‌های کسب شده را برای توسعه‌ی بازاریابی، محصولات، فروش بیشتر، خدمات و چیزهای دیگر به کار بگیرید.

زمان صرف شده برای آینده را استفاده کنید

درحالی‌که شما بر روی کارهایی تمرکز می‌کنید که امروزه بر کسب‌وکار شما تأثیر می‌گذارند، چشم‌انداز آینده را از دست ندهید. اگر شما موفق هستید و کسب‌وکار شما رشد می‌کند، ممکن است نیاز به استخدام کارمندانی داشته باشید. شما ممکن است نیاز به تلاش‌های بازاریابی اضافی، فضای بزرگ‌تر، تجهیزات تولید یا سرمایه‌گذاری بیشتری داشته باشید. شما ممکن است به کسب مهارت و دانش بیشتر نیاز داشته باشید. صفحه گسترده خود را به اهداف خود برسانید. برخی از اهداف بلندمدت کسب‌وکارتان را شامل شوید. اطمینان حاصل کنید که شما در حال آماده‌سازی برای موفقیت دراز مدت هستید.

به همراه توسعه‌ی شرکت پیشرفت کنید

به یاد داشته باشید که به‌عنوان مدیرعامل شرکت با تغییر شرکت، شما نیز باید تغییر کنید. میزان فعالیت شما در مراحل اولیه‌ی شروع کسب و کار باید با پیشرفت شرکت، پرسنل و مشتریان هماهنگ باشد. همان‌گونه که شرکت شما نیازمند تغییر است شما نیز باید به‌عنوان یک رهبر تغییر کنید. در روزهای اول شروع یک کسب و کار ممکن است وادار شوید در صبح به‌عنوان فروشنده کار کنید، عصر مدیریت محصولات را به عهده بگیرید و غروب به بازاریابی بپردازید؛ اما با توسعه‌ی شرکت به رؤسایی نیاز خواهید داشت که در بخش‌های مختلف بتوانند بدون نظارت مستمر دیدگاه شما را عملی کنند و فرهنگ را تقویت بخشند. حفظ روش کار با توسعه‌ی شرکت از جمعیت ۱۵ نفری به ۱۵۰ نفر نه‌تنها به معنای تلاش کردن فراوان شما است بلکه شیوه‌ای برای عملی کردن روش‌هایی برای تقویت و پیشرفت شرکت شما خواهد بود. با توسعه‌ی شرکت، افراد و ساختارهای مورد نیاز برای موفقیت نیز تغییر خواهند کرد. انعطاف‌پذیری برای رویارویی با این تغییرات و نه‌ فقط عمل کردن به شیوه‌های قبلی خود راز موفقیت شرکت درحال توسعه است.

وظایف جانبی اضافی را انجام دهید

اگر وقت کافی برای تکمیل همه‌چیز در لیست کارهای خود را نداشته باشید، باید وظایفی را که می‌توانید برون‌سپاری کنید. این موارد ممکن است شامل کار اداری یا حسابداری باشد. شاید دیگران بتوانند برخی از تلاش‌های بازاریابی شما را انجام دهند. اینکه آیا ارزش زمان اضافی شما بیش از جبران هزینه پرداخت دیگران برای انجام وظایف است را تعیین کنید. به یاد داشته باشید، ممکن است زمان زیادی برای حرفه‌ای به‌منظور انجام این وظایف صرف شود و شما را مجبور به انجام اقداماتی کند که کسب‌وکار شما را به سمت جلو حرکت دهد. شروع یک کسب‌ و کار جدید موفقیت‌آمیز به معنی غلبه بر بسیاری از وظایف رقابتی است، اما اگر شما توصیه‌های بالا را دنبال کرده باشید، شما باید قادر به انتخاب مؤثر بیشتر از زمان و تلاش خود باشید. هیچ استراتژی طلایی برای شروع یک کسب ‌و کار موفق وجود ندارد. بااین‌وجود به‌ندرت می‌توان کسب‌وکاری را یافت که مجزا نباشد یا برخلاف نیازهای بازار عمل کند و به موفقیت نرسد. وقتی را صرف تشکیل گروهی مناسب کنید و به ارائه‌ی خدمات ویژه و پاسخگویی به نیاز مشتری بپردازید تا با موفقیت متوالی روبرو شوید. شما برای شروع یک کسب و کار از موارد بالا برای رسیدن به موفقیت استفاده می‌کنید؟ علاوه بر موارد بالا پیشنهاد دیگری در این زمینه دارید؟ لطفاً نظرات خود را با ما و کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.
مشاوره مدیریت...
ما را در سایت مشاوره مدیریت دنبال می کنید

برچسب : مطالب آموزشی در زمینه مدیریت و بازاریابی و استراتژی,بازاریابی,استراتژی,رهبری,توسعه فردی, نویسنده : سارا iranmodir بازدید : 222 تاريخ : دوشنبه 27 خرداد 1398 ساعت: 20:16

کارمندیابی

کارمندیابی: از کجا بفهمیم که وقت استخدام اولین کارمندمان فرا رسیده است؟

کارمندیابی مقوله‌ای حساس و بعضاً دردسرساز برای شرکت‌های تازه تأسیس و استارتاپ‌هاست. در مرحله‌ای، هر کارآفرینی باید با یک تصمیم چالش‌برانگیزی مواجه شود و این چالش این است که: آیا اکنون زمان استخدام اولین کارمند من است؟ استخدام می‌تواند یک رویداد فلج‌کننده باشد. برای مدت طولانی، شما ایده خود را راه‌اندازی، حفظ و رهبری کرده‌اید. اکنون آماده‌شده‌اید که منابع خود را به کار ببرید و این اتفاق را توسعه دهید. هیجان‌انگیز است، این‌طور نیست؟ اما درعین‌حال، خطرناک است. اگر استخدام جدید کار نکند چه می‌شود؟ اگر یک فرد بی‌کفایت را استخدام کنید چطور؟ اگر نامناسب باشد چه؟ اگر استعفا دهد چه اتفاقی می‌افتد؟ اگر شما در مدیریت او ناتوان باشید، چطور؟ در میان تمام این سرگردانی‌ها، یکی از سؤالات روشن‌کننده این است که: آیا زمان مناسب برای استخدام فرا رسیده است؟ از یک‌سو، اگر شما خیلی زود استخدام کنید، به‌احتمال‌زیاد، مشکلات مالی خود را به همراه خواهد داشت و کارکنان بی‌تفاوت، فشار مدیریت را بیشتر می‌کنند. از سوی دیگر، اگر شما خیلی دیر استخدام کنید، می‌توانید لحظه‌ای حیاتی برای انتشار پروژه خود را از دست بدهید، یا ممکن است در کارهایی که نمی‌توانید انجام دهید، غرق شوید. بنابراین پیدا کردن لحظه مناسب برای استخدام، می‌تواند تفاوت بین یک کار ناموفق و موفق را آشکار کند؛ اما دقیقاً چگونه می‌دانید که زمان مناسب فرا رسیده است؟ و لحظه جادویی مناسب چه زمانی است؟ ایران مدیر تلاش می‌کند در این مقاله بعضی از دستورالعمل‌هایی را که در استخدام اولین کارمند به آن نیاز دارید، ارائه کند.

نکاتی که درباره‌ عدم استخدام باید به یاد داشته باشید.

کارمندیابی وقتی شما ناامید هستید تصمیم‌گیری درباره‌ استخدام اغلب در اوج استرس‌ ایجاد می‌شود. کار شما انباشته‌شده است و برای انجام آن به شخص دیگری نیاز دارید. یک تصمیم ناگهانی و ناشی از ناامیدی، به‌ندرت تصمیم درستی هست. کارمندیابی وقتی شما دقیقاً نمی‌دانید کارمند جدید باید چه‌کاری انجام دهد اشتباه دیگر این است که شما می‌دانید که نیاز به کمک دارید، اما دقیقاً نمی‌دانید چه چیزی به کمک شما می‌آید. مگر اینکه مجموعه‌ای از مسئولیت‌ها و انتظاراتی را برای استخدام خود داشته باشید، در غیر این صورت از استخدام دست بکشید. استخدام جدید در این مرحله اشتباه بوده و بی‌اثر است؛ بنابراین، در عوض، یک مربی استخدام کنید، نه یک کارمند. کارمندیابی وقتی شما اولین فردی که می‌آید را استخدام می‌کنید اگر خوش‌شانس باشید، اولین متقاضی یک شخص فوق‌العاده خواهد بود که می‌تواند کسب‌وکار شما را به سطح بعدی سوق دهد؛ اما به‌طورمعمول این اتفاق نمی‌افتد. شما با مصاحبه با کاندیداهای بیشتر، در مورد خودتان، درباره بازار متقاضی و موقعیت خودتان یاد خواهید گرفت.

به‌جای کارمندیابی با یک بنیان‌گذار شروع کنید

اگر بخواهید گام بعدی را دنبال کنید، استخدام قطعاً چالش‌برانگیز خواهد بود. شما مدت‌ها است این کسب‌وکار را داشته‌اید و استخدام کارکنان می‌تواند ترسناک باشد؛ بنابراین، به‌جای آن، یک بنیان‌گذار را حداقل به‌طور ذهنی استخدام کنید. بنیان‌گذار یک ایده عالی برای شروع است، اما اگر بنیان‌گذار ندارید و در عوض آن، اولین استخدام خود را انجام می‌دهید، به دنبال کسی با پتانسیل همکاری و شراکت بگردید. برخی از ویژگی‌های یک بنیان‌گذار خوب چیست؟ در اینجا چندین مورد به پیشنهاد خود ذکر می‌کنم.
  • داشتن مهارت‌های تکمیلی (شریک خوب باید مکمل شما باشد)
  • چشم‌انداز و ارزش‌های مشابه
  • قابلیت اطمینان
  • شور و انرژی زیاد
  • هوش هیجانی بالا
  • انعطاف‌پذیری بالا
  • داشتن صداقت

کارمندیابی را با هدف رسیدن به درآمدزایی شروع کنید

گفته‌شده است که تنها دو هدف برای یک کارمند وجود دارد:
  1. کسب درآمد برای کسب‌وکار
  2. صرفه‌جویی در هزینه برای کسب‌وکار
اگر مطمئن هستید که استخدام جدید شما حداقل یکی از این دو مورد را پوشش می‌دهد، این کار را انجام دهید. در مراحل اولیه یک شرکت، درآمدزایی مهم‌تر از صرفه‌جویی در آن است. علاوه بر این، اگر شما در شروع کسب و کار قرار دارید و مانند بسیاری از استارتاپ‌های راه‌اندازی‌ شده هستید، پول زیادی برای صرفه‌جویی ندارید. آنچه شما باید انجام دهید این است که محصول و زمینه‌ بازاریابی آن را ایجاد کنید. بعداً می‌توانید در مورد استخدام افرادی برای محافظت از پول نقد فکر کنید. پس اگر می‌توانید تعدادی از مواردی را که باید انجام شود شناسایی کنید و درعین‌حال درآمد را نیز افزایش می‌دهید، می‌دانید وقت آن رسیده است که استخدام کنید. در اینجا برخی از فعالیت‌های معمولی از این دسته‌بندی وجود دارد:
  • تولید محصول (طراحان، توسعه‌دهندگان و غیره)
  • بازاریابی محصول (هکرهای رشد، بازاریابان محتوا و غیره)
  • پشتیبانی محصول (پشتیبانی از مشتری، پاسخگوی مشتریان و غیره)

کارمندیابی را زمانی دنبال کنید که وظایف شغلی مشخص است

قبل از اینکه به دنبال یک کارمند باشید، بدانید که به دنبال چه نوع کارمندی هستید. یک‌میلیون مجموعه مهارت‌های مختلف وجود دارد که می‌توانید شناسایی کنید. تنها اطلاع از این‌که «نیاز به کمک دارید» یا «نیاز به یک توسعه‌دهنده» دارید، کافی نیست. هر چه مجموعه‌ مسئولیت‌هایی که در شرح شغل فرد استخدام‌شده قرار می‌دهید واضح‌تر باشد، با دقت بیشتری می‌توانید کسی را استخدام کنید که این مسئولیت‌ها را بر عهده بگیرد.

قبل از کارمندیابی با استخدام یک پیمانکار کار خود را پیش ببرید

ممکن است هنوز هم درباره‌ استخدام مردد باشید. خود را تحت‌فشار قرار ندهید. در عوض، آن را به‌طور آزمایشی اجرا کنید. به‌جای استخدام یک کارمند تمام‌وقت، یک پیمانکار را استخدام کنید. مزایای مقدماتی استخدام یک پیمانکار در مقایسه با استخدام یک کارمند کمتر است. یک پیمانکار را با همان مجموعه از پارامترهایی که در یک کارمند به دنبال آن هستید، استخدام کنید. شما می‌توانید قراردادی را برای یک ماه، شش ماه یا یک سال ایجاد کنید. سعی کنید در طول مدت قرارداد به این سؤالات پاسخ دهید:
  • آیا این پیمانکار به شرکت کمک می‌کند یا مانع پیشرفت ما می‌شود؟
  • آیا می‌توانیم موقعیتی مانند موقعیت پیمانکار را برای مدت‌زمان طولانی پیدا کنیم؟
  • آیا به چیز بیشتری نیاز داریم؟
اگر مسیر پیمانکار روبه‌راه باشد، می‌توانید این شخص را به‌صورت یک کارمند رسمی تبدیل کنید و یا به دنبال یک کارمند تمام‌وقت باشید.

نتیجه‌گیری

از استخدام کردن نترسید. حتی یک استخدام نادرست بهتر از استخدام نکردن است. اشتباهات بخش مهمی از رشد، بهبود و گسترش است. ممکن است فرد اشتباهی را استخدام کنید یا شاید در زمان اشتباه، استخدام کنید اما حداقل، اکنون از این اشتباه اطلاع دارید و یک تجربه با ارزش را کسب کرده‌اید. شرکت شما بدون استخدام و دریافت کمک از دیگران رشد نمی‌کند و شما دقیقا به دنبال همین موضوع هستید. استخدام یک کارمند چه مسائل و چالش‌هایی را برای شما ایجاد کرده است؟ آیا از استخدام‌های خود راضی هستید؟ لطفاً تجربیات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.
مشاوره مدیریت...
ما را در سایت مشاوره مدیریت دنبال می کنید

برچسب : مطالب آموزشی در زمینه مدیریت و بازاریابی و استراتژی,بازاریابی,استراتژی,رهبری,توسعه فردی, نویسنده : سارا iranmodir بازدید : 211 تاريخ : شنبه 25 خرداد 1398 ساعت: 0:44